از دوستی خیابانی دختر و پسر 17 ساله تا ادعای تجاوز |
با طرح ادعای دختری نوجوان در دادسرای امور جنایی تهران مبنی بر <تجاوزبه وی، توسط پسری 17 ساله> پرونده از سوی دادیار جنایی به دادگاه کیفری استان ارجاع شد. به گزارش ایسنا، روز 12 دیماه سال جاری دختری 17 ساله با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران نزد دادیار شعبه سوم دادسرا به طرح شکایتی پرداخت و گفت: حدود 6 ماه قبل با یک پسر هم سن خود در راه مدرسه آشنا شدم و از همان موقع چون وعده داده بود با هم ازدواج میکنیم ارتباطمان بیشتر شد. بعد از مدتی که هر روز با هم بیرون میرفتیم، پیشنهاد داد به خانهشان برویم و گفت کسی در خانه نیست. من قبول نکردم اما او با زور مرا به خانه برد. بعد گفت که باید با او ارتباط برقرارکنم وگرنه به نحوی خانوادهام را درجریان این ارتباط میگذارد. با اینکه خیلی میترسیدم خانوادهام از این موضوع باخبر شوند اما باز هم قبول نکردم. با اینحال او به من تجاوز کرد. بعد از این کار، موبایلم را گرفت و مرا از خانه بیرون انداخت. به دنبال ادعاهای این دختر دانشآموز، دادیار جنایی، دستور بازداشت متهم را صادر کرد و ماموران موفق شدند چند روز بعد وی را دستگیر کنند. این پسر در جریان بازجوییها به برقراری رابطه با دختر جوان اعتراف کرد و با پذیرش سرقت گوشی تلفن او گفت: من قبول دارم که با هم به خانه رفتیم و ارتباط برقرار کردیم اما هیچ اجباری در کار نبود و او با میل خود به این کار تن داد. قصد من هم از دوستی و رابطه، ازدواج با او بود. پس از بازجویی از این نوجوان، تحقیقات دادیار جنایی مبنی بر <بررسی تماسها و پیامکهای رد و بدل شده بین این 2> نشان داد که ادعاهای پسر جوان به واقعیت نزدیکتر است اما با این حال، دادیار جنایی به اتهام سرقت تلفن همراه برای او قرار مجرمیت صادر کرد و صبح دیروز پرونده این متهم را برای بررسیهای بیشتر پیرامون ادعای تجاوز به عنف به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد.
|
|
نویسنده » صابر . ساعت 9:19 عصر روز دوشنبه 88 اسفند 3
رابطه پنهانی ، دختر جوان را به تله مرگ کشاند
|
گروه حوادث؛ دو پسر جوان که بعد از دوستی خیابانی دختری را به بیابان کشانده و بعد از سوءاستفاده جنسی او را به قتل رسانده بودند روانه زندان شدند. به گزارش خبرنگار ما زمانی که والدین دختر 23ساله یی به نام هانیه از مفقود شدن او خبر دادند ماموران پلیس آگاهی پاکدشت برای افشای سرنوشت وی وارد عمل شدند. آنها وقتی نتوانستند ردی از این دختر پیدا کنند و از سویی خبری از آدم ربایان احتمالی نشد خود را در برابر دو فرضیه دیدند؛ احتمال اول بر فرار هانیه از خانه دلالت داشت و گزینه دوم از مرگ او حکایت می کرد. پلیس برای اثبات یا ابطال این فرضیه ها راهی جز بررسی روابط خصوصی دختر جوان نداشت. در این مرحله از تحقیقات بود که فاش شد هانیه با پسری به نام محسن دوست بود.
محسن بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او رابطه اش با هانیه را انکار نکرد اما گفت از سرنوشت این دختر بی اطلاع است. این مظنون به کارآگاهان توضیح داد آخرین بار در محل کارش بود که با هانیه تلفنی گفت وگو کرد. از آنجا که بنا به ادعای محسن وی در آخرین تماس، تلفن همراه یکی از همکارانش به نام مجید را قرض گرفته بود، این بار انگشت اتهام به سوی مجید نشانه گرفته شد.کارآگاهان هنگامی که به محل سکونت مجید رفتند متوجه شدند او با اطلاع از دستگیری محسن فرار کرده و در مکان نامعلومی پنهان شده است. همین موضوع ظن کارآگاهان را نسبت به وی تقویت کرد و باعث شد تجسس های وسیعی برای یافتن وی انجام شود. سرانجام بعد از چند روز مجید نیز دستگیر شد و به داشتن رابطه دوستانه با دختر ناپدیدشده اقرار کرد ولی زیر بار اتهام قتل نرفت. بازجویی ها از این مظنون به رغم انکارهای وی ادامه یافت تا اینکه بالاخره او به کشتن هانیه اعتراف کرد و گفت این کار را با همدستی محسن انجام داده است. مجید نحوه قتل را این طور شرح داد؛ «روز جنایت هانیه برای دیدن محسن به محل کارمان آمد و ما او را به بیابان های اطراف جاده یوردشاه بردیم و پس از آزار و اذیت وی را با روسری خفه کردیم.»مجید همچنین گفت؛ «بعد از دستگیری محسن از آنجا که احتمال می دادم من هم بازداشت شوم برای اینکه راز قتل فاش نشود بار دیگر سراغ جسد رفتم و با گذاشتن یک لاستیک ماشین روی پیکر هانیه آن را به آتش کشیدم و از بین بردم.» بعد از این اعترافات مجید و محسن به محل قتل منتقل شدند و صحنه جنایت را بازسازی کردند. سرهنگ زنده شو - فرمانده انتظامی پاکدشت - با تایید این خبر خاطرنشان کرد؛ «در این پرونده شاهد هستیم منشأ و ریشه وقوع قتل یک رابطه ناسالم و غفلت دختر جوان است. بنابراین برای پیشگیری از این گونه جرائم خانواده ها باید ضمن حفظ روابط دوستانه و صمیمی با فرزندان خود کنترل و نظارت مستمر نیز بر آنها داشته باشند و آنقدر از آنها غافل نمانند که متوجه روابط فرزندان خود با دوستان شان نشوند.»این مقام انتظامی به جوانان نیز هشدار جدی داد هیچ وقت سعی نکنند عاطفه، علاقه و محبت را در بیرون از خانواده و به صورت نادرست جست وجو کنند چراکه چنین رفتارهایی پشیمانی را دنبال دارد و حتی گاه فرصتی برای پشیمانی نخواهد ماند. |
|
|
نویسنده » صابر . ساعت 12:13 صبح روز جمعه 88 بهمن 30
محاکمه 2 پسر به جرم آزار شیطانی
|
دو پسر که متهمند دختر دانشجویی را آزار داده اند امروز در شعبه 77 دادگاه کیفری تهران محاکمه شدند.رسیدگی به این پرونده که از زمستان 86 پس از آن آغاز شد که دختر دانشجویی به اداره آگاهی تهران رفت و اعلام کرد سه پسر او را آزار داده اند.
|
پریسا توضیح داد : چند ماه پیش با پسری به نام سعید آشنا شدم.می گفت عاشقم شده و می خواهد به خواستگاری ام بیاید و من که فریب نگاهش را خورده بودم اسیر عشق خیابانی شدم.من بعضی روزها با دوستانش هم تلفنی حرف می زدم و درباره خصوصیات اخلاقی سعید از آنان سوال می کردم. دختر نگون بخت ادامه داد : همه چیز به ظاهر خوب بود تا این که یکی از دوستان سعید به نام حامد با من تماس گرفت و خواست به خانه ای در جنوب تهران بروم تا درباره خواستگارم صحبت کنیم.وقتی پایم را درون خانه گذاشتم سعید را دیدم و او به همراه حمید و حامد ، زندگی ام را تباه کردند. با سرنخ هایی که پریسا به پلیس داد خانه شیطانی شناسایی شد و حامد و حمید دستگیر شدند.آنان که چاره ای جز بیان حقیقت نداشتند به جنایت اعتراف کردند. سپس پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری تهران فرستاده شد و امروز حامد و حمید در شعبه 77 به ریاست قاضی «ساعی» محاکمه شدند. مجرمان گفتند سعید دستی در ماجرا نداشته است اما پریسا مدعی شد خواستگارش هم او را آزار داده است.
|
نویسنده » صابر . ساعت 10:53 عصر روز سه شنبه 87 مهر 16