زوج جوانی به تازگی به شهر شریفآباد (در حدود 5 کیلومتری قزوین) برای اشتغال به کار مهاجرت میکنند و در نخستین روزی که آنها در منزل خود ساکن میشوند و همسر این خانم به محل کار میرود، فردی نیز تحت عنوان مأمور شرکت گاز به منزل آنها مراجعه میکند و ادعا میکند که قصد تعمیر کنتور گاز را دارد.
خانم خانه در پی درخواست این فرد برای آوردن پیچگوشتی اظهار میدارد که به تازگی به این منزل آمدهاند و اسباب و اثاثیه خود را هنوز باز نکردهاند در نتیجه تلاش این مرد به بهانههای مختلف برای ورود به خانه بینتیجه میماند و در ادامه از مراجعه مجدد خود خبر میدهد.
این مرد سه روز بعد دوباره هنگام ظهر به این منزل مراجعه میکند و برای فرستادن خانم به داخل خانه از وی میخواهد که اجاق گاز را روشن کند تا از عدم نشتی گاز اطمینان حاصل کند که به محض رفتن این خانم به آشپزخانه، این فرد نیز درب منزل را میبندد و به سرعت وارد آشپزخانه میشود در این هنگام نیز هنوز خانم خانه بر این باور بوده است که این فرد مأمور شرکت گاز است ولی در ادامه این فرد، این خانم را مجبور میکند که طلاها و اشیای گرانقیمت خود را به وی بدهد.
این فرد با زور در مجموع سینهریز، گوشواره و 12 النگوی این خانم را به سرقت میبرد و پس از بستن دست و پای این خانم با وجود مقاومت زیاد به وی تعرض میکند و در ادامه از این خانم میخواهد تا در برگهای بنویسد که با شوهرش اختلاف داشته در نتیجه دست به خودکشی زده است و به دنبال طناب برای کشتن وی میگردد ولی در پی ناکامی از یافتن طناب با تیغ این خانم را از ناحیه دست و پشت مجروح میکند تا بر اثر خونریزی فوت کند.
این فرد هنگام خارج شدن از منزل گوشی تلفن همراه و تلفن ثابت را برمیدارد و به همراه طلاها پس از بستن دربها از خانه خارج میشود ولی در حادثهای که از سوی پزشکان شبیه به معجزه یاد شده است این خانم خونش قطع شده و پس از بیهوشی حدود دو ساعته به هوش میآید و موفق میشود دست و پای خود را باز کند.
این خانم با گوشی همراه خود که در کشویی بوده و از چشم آن مرد به دور بوده با خواهرش تماس میگیرد و با درخواست کمک ماجرا را میگوید که در نتیجه پس از انتقال این خانم به بیمارستان و اطلاع دادستانی و پلیس از ماجرا، تحقیقات لازم آغاز میشود.
مجموعه دستگاه قضایی و پلیس استان با استفاده از بانک اطلاعاتی که در شهرستان البرز موجود بوده به فاصلهای حدود چهار ساعت فردی 35 ساله را در این ارتباط دستگیر میکنند.
این فرد که همان یوسف خمسه است، ابتدا منکر هر چیزی بود و ادعا کرد در ساعت وقوع جرم در منزل بوده است ولی در ادامه بازجویی دچار تناقض در گفتار شده و در نهایت تنها به سرقت اعتراف کرد.
در ادامه متهم با توجه به شواهد موجود به تجاوز به عنف نیز اعتراف میکند و اظهار میدارد که از ابتدا چنین قصدی نداشته بلکه یک باره وسوسه شده است.
در ادامه خمسه به اتهام تجاوز به عنف، اقدام به قتل و سرقت محاکمه شد و طی مراحل قضایی به اعدام محکوم و 8 مرداد 89 حکم به اجرا در آمد.
منبع: فارس