خواستم در مورد بی عرضگی متولیان اقتصادی بنویسم ، چشمانم پر شد و عواقب خطرناک استمرار سقوط ارزش پول ملی ذهنم را بدجوری مشغول کرد، به یاد شعر "سفره خالی" افتادم ، همان شعر معروف که شما بارها آنرا شنیده اید ...

یاد دارم در غروبی سرد سرد ، می گذشت از کوچه ی ما دورگرد ، داد میزد فرش و قالی می خریم، دست دوم جنس عالی می خریم، کاسه و ظرف سفالی می خریم ، گرنداری کوزه خالی می خریم. اشک در چشمان بابا حلقه بست ، عاقبت آهی کشید بغضش شکست، گفت اول ماه است و نان در سفره نیست ! گفت یا رب شکرت ولی این زندگیست ؟ بوی نان تازه عقلش را ربود، اتفاقاً مادرم هم روزه بود ... خواهرم بی روسری بیرون دوید گفت : آقا ، سفره خالی می خرید ؟؟؟؟؟
نویسنده » صابر . ساعت 10:59 عصر روز دوشنبه 90 بهمن 3

اگر اشتباه نکنم تابستان سال 87 بود که قطعی برق به خاطر کمبود اب بسیار مردم را اذیت می کرد و بویژه در شهرهای بزرگ کلی اثرات منفی گذاشته بود اما یک نفر یک تنه سعی می کرد با صداقت و کار و تلاش مثال زدنی این اثرات منفی را به حداقل برساند تقریبا روزی نبود که پرویز فتاح وزیر دوست داشتنی ان زمان وزارت نیرو در رسانه ها حاضر نشود و با صداقت و سعه صدر مثال زدنی اش با ان روی گشاده از مردم عذرخواهی نکند و به این ملت شریف ارامش ندهد .
یادم نمی رود در همان ایام که یکشنبه ها تک تنها و یک دوربینه به هیات دولت می رفتم من را صدا می زد و کنار می کشید و اخرین وضع را هم از زبان من جویا می شد و هم خودش برایم می گفت و تاکید هم می کرد اگر صحبتی و سئوالی هست که به ارامش بیشتر مردم کمک می کند از او بپرسم تا او هم توضیح دهد .
مهندس دوست داشتنی دولت نهم پنج شنبه دعوت ما را پذیرفت و به "دیروز امروز فردا " امد حتما حرف هایش را شنیدید با اینکه همیشه سعی می کرد به گونه ای حرف بزند تا کسی از دست او دلگیر نشود اما این دفعه این قدر مشکلات مردم و نگرانی های انها ازارش داده بود که این خصلتش را کنار گذاشت و خیلی جدی نقد کرد و از پنهان شدن مسئولان پشت سر قیافه به اصطلاح ترسناک تحریم گله کرد و گفت.. اقتصاد یک علم است باید از این علم به درستی استفاده کرد روشهای سنتی جواب نمی دهد چرا در برنامه ریزی هایمان دقت نمی کنیم و ....
برنامه که تمام شد کلی برایمان پیامک امد و مردم از صحبتهای صادقانه اقای فتاح خیلی خیلی تشکر کردند و حتی از ما خواستند دوباره او را دعوت کنیم اما چهره مهندس دوست داشتنی راضی به نظر نمی رسید و انگار خیلی حرف در دلش مانده بود از ما تشکر کرد و رفت با همان ادب و تواضع همیشگی اما..
صبح جمعه تلفنم زنگ خورد پشت تلفن باز هم اقای فتاح و بازهم حرف های شنیدنی اش ..
" اقای رنجبران فرصت خیلی کم بود دوست داشتم بیشتر از نگرانی ها و دردهای مردم بگویم اما نشد دوست داشتم حتی اگر می شد تلفنی صدای مردم را بشنوم دردهایشان را بشنوم و برای انها واقعیت ها را بیشتر بشکافم اما نشد و..."
گفتم .. اقای مهندس همین قدر هم بازخوردش خیلی خوب بود مردم خیلی تشکر کردند اما راست می گویید درددل های مردم خیلی بیشتر از اینهاست یادتان هست اقای فتاح/ تابستان سال 87 در دولت نهم شما می دویدید دنبال خبرنگاران تا از مشکلات کم ابی بگویید از مردم به خاطر قطع برق عذرخواهی کنید و به انها ارامش بدهید یادتان هست یکبار در جلسه دولت با نیت خالص از همه خواستید دعا کنند تا بارش باران داشته باشیم تا مقداری از کم ابی ها برطرف شود بلافاصله که از جلسه امدید بیرون دیدید باران گرفته و امدید در بالکن دولت خدا را شکر کردید و همانجا اشک شوق ریختید ...
گفت.." اره همانجا هم با من مصاحبه گرفتی و من دوباره برای مردم حرف زدم ..."
گفتم .. اقای مهندس بیش از یک ماه است که بازار ارزو سکه بهم ریخته چندین و چند بار خواهش وتمنا کردیم بیایند صحبت کنند و با مردم درمیان بگذارند اما دریغ از یک جواب درست و درمان ...
حتی همان روزهای اول که بعد از چند روز حدود صد تومان دلار امد پایین به اقای بهمنی گفتیم بیاید پشت خط اما باز هم نیامد...
فتاح که گویی سر درد دلش باز شده بود گفت.. چرا ؟ چرا نمی ایند حرف بزنند مگر وظیفه ندارند؟! سرقطع برق همان طور که شما گفتید من وظیفه داشتم بیایم/ حرف بزنم حتی فحش بخورم عیبی ندارد مردم حق دارند بگذارید هرچه می خواهند به ما بگویند چرا ما باید از پاسخ گویی فرار کنیم ..
مهندس دوست داشتنی باز هم تاکید می کند که باید برای مردم بیشتر باز کرد که این نابسامانی ها دلیلش تحریم نیست و ادامه می دهد.. اقایان بیایند برای مردم توضیح دهند بگویند دلیل این نابسامانی کجاست ؟ مگر الان ما تحریم شده ایم که اینگونه القامی کنید؟ اقای رنجبران من با اقای قاسمی ( وزیرنفت ) ارتباط نزدیک داریم الان یک بشکه نفت ما هم معطل نمی ماند روی هوا می برند چرا باید اینگونه به مردم القا کنیم که تحریم ها باعث این وضع است بعد حضرت اقا بیایند وسط میدان و حرف نادرست یکی از اقایان درخصوص تشابه وضع الان با زمان شعب ابی طالب را جمع کنند؟!
وزیر سابق دولت نهم که گویی دلش خیلی گرفته بود ادامه داد.. با این اوضاع و احوال می گویند می خواهیم گام دوم هدفمندی را اجرا کنیم و پول بیشتری به مردم بدهیم انگار نمی دانند الان پول بیشتر دادن به مردم خدمت به انها نیست بلکه سم است اقای رنجبران باید اینها را برای مردم توضیح بدهیم باید بگوییم من حاضرم هروقت بخواهیم بیایم /بگویم و درددل مردم را بشنوم...
فتاح در اخر هم این را گفت که ما مثل کسانی نیستیم که از زمان امدن دولت نهم فقط به دنبال ضریه زدن به ان و ضعیف نشان دادن ان بودند جنس ما به گونه ای دیگر است دلمان هنوز با این دولت است نمی خواهیم خدایی نکرده ضربه بخورد چون ضربه به این دولت را ضربه ارمانها و ارزوهای مردمی می دانیم که با هزار امید و ارزو به ان رای داده اند.
تشکر کردم و خداحافظی و البته غبطه خوردم از اینکه چنین انسانهای پاک و ارزشمندی از دولت فاصله گرفته اند و مردم از خدمات خالصانه شان محروم شده اند بیخود نبود که همه دوستداران دولت حتی خیلی از انهایی که الان هم کنار دولت هستند می گویند برکت کار در دولت نهم کجا و در دولت دهم کجا ؟
اری پرویز فتاح فقط مشتی نمونه خروار از تفاوت های دولت نهم و دهم است تفاوت هایی که ای کاش بیشتر درک می شد...
محمد حسین رنجبران جهان
نویسنده » صابر . ساعت 10:48 عصر روز یکشنبه 90 بهمن 2

دی ماه 1390 در شرایطی پایان یافت که مهمترین رخداد اقتصادی آن تشدید فشارهای خارجی به اقتصاد ایران و رکوردشکنی نرخ ارز و طلا در کشور بود (هرچند افزایش بهای طلا در برابر تاثیرات وسیع نرخ ارز، کم اهمیت است). 2 ماه پیش در حالی که کارشناسان بازار رسیدن قیمت سکه طلا به 800 هزار تومان تا خرداد 1391 را پیشبینی میکردند و رئیس کل بانک مرکزی برای شکستن انتظارات تورمی، اقدام به پیشفروش سکه برای 5 ماه آتی کرد، کمتر گمان میرفت که در دیماه سال جاری بهای مورد انتظار 5 ماه آینده شکسته شود. از سوی دیگر روند صعودی ارزش دلار در برابر ریال که در آذرماه گمانهزنی میشد در پایان سال 1390 به 1800 تومان برسد، نیز در همین دیماه محقق شد (یعنی رشد 70 درصدی نرخ ارز در شش ماه!). ضلع سوم این مثلث که در هفتههای اخیر شواهد آن در تهران مشاهده شده (نقطه شروع خیز قیمت کشوری)، رشد معنادار قیمت زمین و مسکن است. همه اینها هم دلیل روشنی برای ناکارآمدی برخی سیاستهای دولت به شمار میرود و هم پیامدهای بسیار وسیعی بر رفاه خانوارها و انگیزه تولید و سرمایهگذاری مولد دارد.
در شرایطی که طی هفتههای اخیر کمتر محفل خانوادگی یا کاری یا دانشگاهی خالی از بحث التهاب اقتصادی سپری میشود، مروری بر صحبتهای رئیس دولت طی نیمه دوم دیماه نشان میدهد چنین واقعه اقتصادی بزرگی (که بیتدبیری مسئولان میتواند آن را به فاجعه و خیانت در سال جهاد اقتصادی تبدیل کند) تقریبا هیچ بروز و ظهوری در موضعگیریهای ایشان نداشته است. سکوت محض وزیر اقتصاد و بر باد رفتن اعتبار رئیس کل بانک مرکزی (که با این همه افتضاح و کوتاهی در فساد بزرگ بانکی بدون خجالت همچنان سرکارش حاضر می شود) موجب شده است که عملا از سوی دولت هر اظهارنظر و موضع گیری شنیده شود مگر در خصوص مهمترین رخداد اقتصادی حاضر. این در حالی است که اگر این تلاطمها در اقتصاد آمریکا یا اروپا رخ داده بود حتما تاکنون رئیس دولت ایران بیانات مفصل و مبسوطی در باب آن داشتند اما ظاهرا ضریب اهمیت چنین موج اقتصادی نزد ایشان و تیم اقتصادی دولت، اگر در ایران باشد، نزدیک به صفر است و احتمالا توطئه دشمنان دولت و ملت!
گران قیمت ترین عامل تولید در هر کشور، وقت رئیس جمهور است. در شرایطی که ارزش پول ملی به شکلی بی سابقه سقوط کرد، رئیس جمهور ایران مشغول چه کارهایی بوده است؟
بر اساس مندرجات سایت رسمی نهاد ریاست جمهوری سخنان مهم ایشان طی دو هفته اخیر به این شرح بوده است:
* در جمع کارکنان وزارت اطلاعات، 14 دی
* مراسم معارفه دستیار ویژه رئیس جمهور، 17 دی
* یک هفته سفر به کشورهای آمریکای لاتین از 18 تا 24 دی
* مصاحبه خبری پس از ورود به تهران، 24 دی
* جلسه هیات دولت، 25 دی
* مصاحبه با شبکه تلویزیونی خارجی، 26 دی
* مراسم تودیع رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، 26 دی
* سخنرانی در هفدهمین جشنواره رازی، 27 دی
* مراسم هفته هوای پاک و خودرو پاک، 29 دی
جستجو در تمام سخنرانی های دو هفته اخیر رئیس جمهور موید آن است که حتی یک جمله موضعگیری در خصوص بازار ارز و ارزش پول ملی به چشم نمیخورد. اگر نخواهیم این سکوت را نشانه رضایت رئیس دولت از رشد صعودی ارز بدانیم یا باید آن را تاکتیکی برای مقابله با این بحران بشماریم، که روند بازار در هفتههای اخیر نشان از تداوم بحران دارد یا اینکه به اولویتناشناسی دولت اذعان کنیم. مگر نه این است که نحوه تنظیم جلسات و ملاقاتها، صرف وقت برای موضوعات، موضعگیری صریح یا اشارات و کنایات ضمنی، همگی معیارهایی است که جامعه بر اساس آنها اولویت مسئولان را میشناسد؟ مگر نه اینکه نامگذاری سال و کثرت بیانات اقتصادی رهبر معظم انقلاب یا حضور ایشان در مجتمعهای صنعتی، نماد اظهار اولویت ایشان به این حوزه است؟ مگر نه اینکه دیپلماتهای خارجی یا اصحاب رسانه از کمیت و کیفیت موضعگیری سیاستمداران کشور، دغدغههای آنها را میشناسند؟
حال باید پرسید در ماه گذشته که بیشک تلاطم های اقتصادی، شاهبیت مسائل اهالی صنعت و تجارت و کشاورزی و بانکداری بوده و بلکه دغدغه شبانهروزی بخش وسیعی از مردم گردیده است، رئیس جمهور محترم چه وزنی برای اهتمام به این معضل قائل بوده است؟ در تعارض میان انبوه نیازها و از سویی محدودیت منابع جامعه، مگر نه این است که هنر سیاستگذار اقتصادی در اولویتبندی خردمندانه خود را نشان میدهد؟ آیا این رفتار و موضعگیری دولت محترم مطابق با اولویتهای واقعی اقتصاد ماست؟ شعار عدالت و حمایت از محرومان چه نسبتی با ثروتمندشدن یک شبه دلالان ارز و طلا و رانتجویان مطلع و وابسته و از سوی دیگر رشد مجدد بهای مسکن برای مردم طبقه متوسط دارد؟ مگر غیر از این است که با کاهش ارزش ریال و تشدید تورم، قدرت خرید مردم و حتی قدرت خرید 45 هزار تومان یارانه نقدی اعطایی دولت نیز به شدت کاهش مییابد؟ پاسخگوی این خیانتها در حق قدرت خرید مردم و این بیکفایتی ها و این فجایع اقتصادی کیست؟ فرهاد دادجو سایت الف
نویسنده » صابر . ساعت 9:32 عصر روز شنبه 90 بهمن 1