چندی پیش با پسری به نام عباس آشنا شدم. او با وعده و وعید و ابراز علاقه نسبت به من گفت قصد دارد با من ازدواج کند. من هم فریب حرف های او را خوردم و با او ارتباط داشتم تا اینکه او روزی مرا به منزل شخصی اش در شهرستان اسلامشهر کشاند. من ابتدا از نقشه شومی که عباس برایم طراحی کرده بود بی اطلاع بودم اما به محض ورود به خانه با دو مرد غریبه روبه رو شدم. آنها به اتفاق عباس من را مورد آزار قرار دادند و از این صحنه ها فیلم تهیه کردند و با این تصاویر قصد دارند از من اخاذی کنند. به دنبال اظهارات این دختر جوان اکیپی ویژه از ماموران پلیس امنیت اسلامشهر تحقیقات خود را آغاز کردند و با بررسی دقیق اظهارات این قربانی به بررسی تمام راه های ممکن برای شناسایی متهمان پرداختند. ماموران در نخستین اقدام چند نفر را که به آنان مظنون بودند تحت کنترل و مراقبت قرار دادند و سرانجام توانستند در پی اقدامات گسترده اطلاعاتی عباس را به همراه دو همدست دیگرش به نام های اکبر و حیدر در یک تولیدی پوشاک شناسایی و دستگیر کنند.در بازرسی از مخفیگاه این سه مرد که در منطقه محمدیه اسلامشهر است 15 لیتر مشروبات الکلی به همراه پنج گرم تریاک و ادوات استعمال مواد مخدر به دست آمد. این سه متهم پس از دستگیری تحت بازجویی قرار گرفتند و به جرم خود اعتراف کردند. عباس در اعترافاتش گفت؛ هر یک از ما به صورت جداگانه به شناسایی دختران جوانی که خانواده هایشان از وضعیت مالی خوبی برخوردارند می پرداخت و با فریب دادن طعمه هایمان با آنان طرح دوستی می ریختیم. سپس با وعده های دروغین ازدواج آنان را اغفال و اعتمادشان را به خود جلب می کردیم و با کشاندن آنها به مخفیگاه مان از آنها فیلم و عکس خصوصی تهیه می کردیم و سپس با خانواده قربانیان خود تماس می گرفتیم و ضمن تشریح ماجرا آنان را تهدید می کردیم در صورتی که مبالغ موردنظر ما را پرداخت نکنند تصاویر دخترشان را در سطح شهر تکثیر خواهیم کرد. آنان نیز که آبروی خود را در معرض خطر می دیدند به خواسته مان عمل می کردند و به ما پول می دادند.وی ادامه داد؛ تاکنون با این ترفند از چندین خانواده اخاذی کرده ایم اما آخرین طعمه به خواسته ما توجهی نکرد و باعث دستگیری ما شد.
نویسنده » صابر . ساعت 1:26 عصر روز یکشنبه 87 تیر 30