هر خبری را که می شنویم باور نمی کنیم ولی به هر حال می شنویم و بعضی وقتها گوشهایمان از شدت موج بمب خبری تا مدتها وز وز میکند و دیگر به هیچ چیز اعتماد نمی کنیم و کم کم باورمان میشود که چقدر ساده هستیم ...
خبری که امروز سایتهای خبری منتشر کردند نه با نان و پنیر خوری احمدی نژاد همخوانی داشت و نه با شعارهای او بخوانید و خود دانید که باور کنید یا نکنید:
"به گزارش جهان به نقل از ملت ما چندی پیش اخباری به دست آمد مبنی بر اینکه پسر بزرگ تر محمود احمدی نژاد یعنی مهدی، در حال تحصیل در شعبه دانشگاه شریف واحد کیش در مقطع دکترا است. پس از پیگیری های انجام شده معلوم شد که هزینه تحصیلی تمامی رشته های دکترا در واحد کیش دانشگاه شریف نزدیک به 20 میلیون تومان در هر ترم است. این روزنامه به نقل از دی نیوز آورده است محل سکونت مهدی احمدی نژاد نیز در یکی از بهترین مکان های جزیره کیش بوده و در همین برج نیز دو واحد برای همراهان پسر رئیس جمهور تهیه شده است."
نویسنده » صابر . ساعت 9:34 عصر روز یکشنبه 90 بهمن 9
این باز نیز مثل بار قبل رئیس جمهور محمود احمدی نژاد بعد از چندین روز بی خبری و رها کردن کشور در التهاب و نابسامانی، در حالی که لبخند به لب داشت مقابل دوربین های خبرنگاران بهت زده حاضر شد و با یک امضا مشکلات یک ماهه اقتصادی را تا حدی بهبود بخشید.
واقعیت این است که اگر مقام "ریاست جمهوری" چندان مهم نبود و مثل و مانند داشت می شد مثل یک مدیر ارشد دیگر در نبود وی، به قائم مقام یا جانشین ریاست جمهوری، ملت را حواله داد و مشکلی هم پیش نمی آمد اما...چقدر خوب بود احمدی نژاد بعد از هفت سال تکیه زدن بر کرسی ریاست از همتای ونزوئلایی خود در صحنه بودن دائمی را می آموخت. چاوز سرطان گرفت! یعنی بدترین بیماری که برای یک مدیر قابل تصور است حیات وی را نشانه گرفت. شرایط ونزوئلا بسیار شبیه ایران است، یعنی آمریکا بزرگ ترین دشمن این کشور است و همیشه مترصد فرصت است تا با ایجاد جنگ روانی، اقتصادی یا سیاسی به ونزوئلا و دولت آن صدمه بزند. اگر چاوز به عنوان قدرت اول ونزوئلا و نماد مقاومت این کشور، صحنه را خالی می گذاشت و به بهانه درمان راهی خارج از کشور می شد و یا فقط یک ماه مثلا سکوت می کرد به راحتی ملتی اسیر شایعه مرگ رئیس جمهورشان می شدند و فرصت برای هر اقدام خارجی فراهم می شد.
مشکل بزرگ ما این است که اعتماد مردمی به رفتارهای احمدی نژاد، کم شده است و این موضوع کاملا طبیعی است چرا که حاکمان مدیریت امور ملت را بر عهده دارند و اگر به هر بهانه ای، یا بروز هر اختلاف و مشکلی در پشت پرده، اسیر هوای نفس خویش شوند و به طور مثال مسئله مهمی مثل معیشت 74 میلیون نفر انسان را به آینده ای نامعلوم موکول کنند، تکلیف چیست؟
چطور در برابر چنین سهل انگاری و بی حمیتی بزرگی سکوت کنیم؟ رئیس جمهوری که با شعار مبارزه با فساد بر مسند قدرت نشست چطور قریب به یک ماه در برابر فساد اقتصادی گسترده اطرافیان منحرفش که دست در دست دشمنان سابق وی گذاشته اند و هماهنگ با دشمنان خارجی که دندان تیز کرده اند برای دریدن ملتی، سکوت می کند؟
آیا مجلس تصمیم ندارد به این موضوعات عجیب ولی واقعی که در عرصه سیاست و اقتصاد کشور ما رخ می دهد، رسیدگی کند؟
اگر فردا روزی خدایی ناکرده مجددا شخص احمدی نژاد از موضوعی دلخور شد یا به طور مثال دست در دست غیر خودی ها قرار داد، تکلیف چیست؟
قدرت را منحصر به نظارت ناظر می کنند تا ریاست پشت نفس رئیس را قلقلک ندهد. اگر ناظر به وظیفه خود عمل نکند، حداقل شریک جرم متخلف به شمار می رود. مجلس محترم از وقت باقی مانده استفاده کند و امور مردم را رها نکند! این موضوع حتما برای انتخابات آتی نیز موثر و مفید خواهد بود.
قهر دوم هم تمام شد اما...آزموده را آزمودن؟! دکتر زهرا طباخی
نویسنده » صابر . ساعت 11:39 عصر روز شنبه 90 بهمن 8
احمدی نژاد ارائه دهنده سخنرانی های آتشین در باب مدیریت جهانی ، این روزها که آرامش از اقتصاد رخت بربسته به دنبال کدام مکاشفه ای است که خبری از او نیست . نکند در روی نقشه با ذره بین دنبال کشف جزیره ای است که آنجا برود و مشکلات آنها را حل کند.
سکه میلیونی شد و دلار بالای 2000 تومان و دولت بخت برگشته با مدیران بی لیاقتش دنبال توجیه مدرک کردان و رحیمی و ارائه پست جدید به مشایی، احمد زاده، خورشیدی ، بقایی و سایرفعالیتهای انتخاباتی می باشد.
براستی خوب شد کسی به فرمایشات این ابر مرد محل نگذاشت وگرنه در کل دنیا سکه و دلار طوفانی به پا کرده بود که دنیا ما را به جرم تروریسم اقتصادی محکوم به شدیدترین تحریمها میکرد... روزهای آخر بازی است واحتمالا احمدی نژاد مات شده....
نویسنده » صابر . ساعت 12:16 عصر روز چهارشنبه 90 بهمن 5